نورا جون نورا جون ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

*** نورا الهۀ نور***

عیدت مبارک ناز گیتی من...

پارسال یه همچین روزایی تو دل مامان بودی و من و بابایی واسه اومدنت روزها و ماهها رو خط میزدیم و منتظر بودیم و لحظه شماری میکردیم اما امسال عید سال 92 تو کنارمونی و به خاطر داشتن تو به خودم میبالم با اومدنت گذر مابقی زمان رو اصلا متوجه نمیشم واز مادر بودنم خسته نمیشم و نخواهم شدوتا آخرین نفس در کنارت هستم و شاهد شکفتنت هستم .وروزی که فکر کنم اگر کودکی نداشتم چه میشد .تو به من معنای زندگی را آموختی و به خاطر تغییراتی که تو با آمدنت در من به وجود آوردی از تو سپاسگذارم .واین را بدان که من و بابایی همواره همراه تو خواهیم بود . من به عنوان مادر کسی هستم که تورا  در دل داشتم و به دنیا آوردم نه آفریدگار تو. پس برای سپاس از آفریدگارت هیچ وقت کو...
30 اسفند 1391

شمارش معکوس...

11ماه گذشت ... بعضیا دلشون شکست ... بعضیا دل شکوندن... خیلیا عاشق شدن... وخیلیا تنها... خیلیا از بینمون رفتن ... خیلیا بینمون اومدن... گریه کردیم و خندیدیم... زندگی بر خلاف آرزو هامون گذشت... تقریبا” 5 ساعت دیگه مونده،5ساعت دیگه از همون خاطره ها! آرزو دارم نوروزی که پیش رو دارید آغاز رویاهایی باشد که آرزو دارید.   ...
30 اسفند 1391

عکسهای اتلیه ای نورا جون...

روز 23 اسفند ماه من به افتخار زن عموی نورا ویدا جون رفتیم اتلیه و از نورا جون عکس گرفته شد به قول ویدا فقط یه دوربین نبرده بدیم که از پشت صحنه فیلم بگیریم به همه ادا و اصول وشکلک و آوازی واسه لبخند زدن نورا و نگاه اون به دوربین متوسل شدیم و این شد عکسهای نورا جون ما...   ...
28 اسفند 1391

فلسفه هفت سین ایرانی

***نماد سین  سفره هفت سین*** سبزه:   نوزایی و تولد دوباره سمنو:  هنر والای آشپزی ایرانی است سیب:    سلامتی وزیبایی سنجد:  عشق سیر:     دارو و شفا بخشی سماق :  رنگ خورشید سرکه:   قدمت و صبر وبردباری برای اینکه تمام آرزو ها بیان گردد نمادهای دیگری به سفره هفت سین اضافه گردید. چند سکه :  نماد ثروت ودارایی سبدی از تخم مرغ:   زا یندگی پرتقال شناور در آب:  چرخش زمین در فضا ماهی قرمز طلایی رنگ در تنگ آب:  زندگی جام گلاب :  قدرت سحر آمیز پاکیزگی گلدانی پر ا...
25 اسفند 1391

دلنوشته های من ...

الهی دورت بگردم  7ماهگی هم به سلامتی گذشت و وارد 8 ماهگی شدی نفسم اما یه مقدار به شما سخت گذشت اول ورودت به ماه 7 واکسن زدی و و حالا هم که آخرای ماهت بود سرما خوردی ولی اتفاق های تازه ای افتاد واست، دندون در آوردی و  به راحتی میتونی سینه خیز به عقب و جلو بری و یه کوچولو گاگله (چهار دست و پا رفتن) ودائم من باید لابلای مبل و زیر میز بیرونت بیارم  وای نگو از اون آوازای  زیبایی که میخونی واسه من وبابایی حسابی دلبری میکنی یهو هم جیغ میکشی و صدات میشه هاونگ تو سرمون و سرگیجه میگیریم ههههههههه مزاح بود مامانی . موقع خوابت که نگو دور تا دور خونه رو میچرخی و من باید تا صبح نگهبانت باشم. خلاصه که خیلی هم ...
22 اسفند 1391

به افتخار دندون در آوردن نورا جوووووونم...

امیدوارم که مابقی دندون ها  بدون درد در بیان مامانی من . از دیروز تا حالا به افتخار دندون در آوردن نورا مراسم داشتیم امروز آش دندون درست کردم دیروزم خونه مامان جون صوری مراسم بود با عکسها مراسم رو دنبال کنید. اینم از آش دندون نورا جونی. نورا جون در حال خوردن آش خوردن... دیروزم هم مامان جون صوری آجیل مخصوص دندون در آوردن رو به شیوه شمالیا ریخت روی سر نورا  قرآن وقیچی هم کنارش گذاشت ،البته من اسم آجیل رو نمیدونم فقط میدونم که بچه ها میگن بیجی بیجی (برنج بو داده،نخود چی بو داده ، سویا ،گردو ،کشمش) ♥♥ آجیل دندون فیشانی♥♥ اینو علیرضا میگه...
21 اسفند 1391

سرماخوردگی چهارم ؟!

نورا جون از زمان تولدت تا الان این بار چهارمِ که سرما خوردی  الان 4 روزه که درگیرشم داروهاتو هم آن تایم  بهت میدم اما خیلی سرفه های شدید همرا با چسبندگی  گلو و سینه ات داری و گرفتگی بینی استفاده از قطره بینی هم احساس میکنم کارساز نیست چون  شیر خوردنت به زحمت شده  و یه کوچولو موقع خوردن واسه نفس کشیدن مشکل  داری  واین باعث بد خلقی بیش از حدت شده آخه چند دقیقه پیش قبل از خوابت خیلی استفراغ کردی امیدوارم هرچه زودتر خوب شی نازکِ من . آخه ناراحنم مامان ژووووووووون. این 3 تا عکس رو هم همین الان گرفتم از شما بعد از اون همه بی قراری و گریه وخلاصه... خوابت برد.   ...
21 اسفند 1391

اولین مروارید ...* هوووووووووووووووورااااااااااااااااا *

 همین الان دیدم... وای نمیدونید چه حس خوبی دارم، یه حس جدید اونم از نوع بهترینش و بالاخره بعد از اون همه درد لثه سفت شدن و شروع آبریزش شدید از 2 ماهگی جوجوی من یک روز مانده به اینکه 7 ماهگییش تموم بشه اولین  مرواریدش از پایین سمت راست اومد بیرون خییییییییییییییلی خوشحالم   مبارکت باشه گلم .              عکس صدف خانوم مامانش لحظه ای که دیدم مرواریدش در اومده ...   ...
20 اسفند 1391